مهمترین رمز موفقیت

آن-یک-چیزThat-one-thing

مدت‌ها بود که برای رسیدن به یک نظم شخصی در زندگی روزمره و کسب و کار به دنبال یک راهکار یا یک کتاب بودم در بین شلوغی‌های ذهن و زندگی هرزگاهی از سر نیاز، نظم شخصی را در گوکل جستجو می‌کردم که انصافا راهکارها و تکنیک‌های خوبی هم پیدا کردم ولی در کوتاه مدت پاسخگوی نیاز من بود و برای همیشه جواب نمی‌داد و من همچنان در زیر آوار کارهای بسیاری که به سرانجام نرسیده بود، گیر کرده بودم.

تا اینکه یک روز استوری جناب شاهین کلانتری را در مورد کلاس نظم شخصی دیدم و از آنجا که استاد کلانتری را به خوبی می‌شناختم سریع ثبت نام کردم و وارد دنیای جدیدی با آدم‌های جدید که بسیار شبیه به من بودند شدم. از آنجا که ما معمولا به حرف کسانی که در شرایط مشابه خودمان هستند بهتر گوش می‌دهیم به توصیه یکی از آن‌ها که چند خطی از کتاب «آن یک چیز» را در گروه مشترک‌مان قرار داده بود؛ کتاب آن یک چیز را خریدم و مطالعه کردم.

این مقدمه را گفتم تا برسیم به اصل ماجرا که مهمترین رمز موفقیت است یعنی خواندن کتاب آن یک چیز که در اینجا تاثیرگذار ترین قسمت‌هایش را برایتان می‌نویسم:

در همان صفحات ابتدایی کتاب متوجه شدم که زندگی خود را تبدیل به جهنم ساخته‌ام. من هر روز به خاطر عقب افتادن کارهایم خود را با عذاب وجدان کارهای انجام نشده شکنجه می‌کردم. با وجود اینکه همیشه در حال کار کردن بودم و وقت سر خاراندن نداشتم. صد البته که از کارهایم نتایج خوبی هم گرفته بودم اما همیشه خودم را یک انسان شکست خورده می‌دیدم که باید بیش از این تلاش کند و همه ی کارها را خودش انجام بدهد. اگر شما هم علی رغم کار بسیاری که انجام می‌دهید دستاورد چشم‌گیری ندارید مطلب را تا انتها بخوانید.

گری کلر نویسنده کتاب آن یک چیز به شفافیت آب و سادگی خوردن یک لیوان از آن می‌گوید:  فقط و فقط روی یک کار متمرکز باش و فقط یک چیز را در ذهنت رشد بده، فقط و فقط یکی، البته اگر می‌خواهی مسیر موفقیت را طی کنی که البته چه کسی دلش نمی‌خواهد.

نویسنده می‌گوید مسیر بر خلاف تصّور بسیار آسان و بدون سردرگمی و شلوغی است می‌گوید آن یک چیز را در وجودت پیدا کن و جلو برو.

چیزی که امروزه بسیار همه گیر شده و متاسفانه به عنوان یک حسن به آن می‌نگرند چند‌کارگی است؛ یعنی توان و ظرفیت انجام چند کار به طور هم‌زمان، کتاب آن یک چیز به صراحت این موضوع را رد می‌کند و با دلایل بیان می‌کند که چند‌کارگی نه تنها به موفقیت انسان کمک نمی‌کند بلکه باعث اتلاف وقت و کاهش کیفیت کارهای هم‌زمان انجام شده می‌شود.

وقتی چندین کار را هم‌زمان با هم انجام می‌دهیم هیچ کدام از آن کارها مهم تلقی نشده و نتایج مطلوبی از آن‌ها نخواهیم گرفت.

با خواندن این کتاب دریافتم که نباید مثل یک ربات عمل کنیم مثالی بی نظیر در این باره باعث می‌شود عمیق‌تر به این موضوع فکر کنید؛ تا حالا این برایتان اتفاق افتاده که در حال نوازش کودک خود او را عصبی کرده باشید و او از دست شما در برود؟ برای همه ما پیش آمده که فردی را حتی با نوازش کردن عصبی می‌کنیم و از اینکه او فرار می‌کند ناراحت هم می‌شویم. آن مثال این بود: حتی نوازش کردن هم بدون تمرکز و توجه، ارضا کننده و آرامش بخش نیست و طرف مورد نوازش را عصبی خواهد کرد؛ نحوه‌ی خلقت انسان طوری است که در لحظه فقط و فقط توان تمرکز و توجه روی انجام یک کار را دارد؛ و اغلب ما در طول شبانه روز تمام کارهایمان بدون تمرکز انجام می‌شود. به همین دلیل زندگی برایمان تکراری شده است و دچار روزمرگی هستیم؛ زیرا زمانی که سر فرزندمان را می‌بوسیم و او را راهی مدرسه می‌کنیم در فکر درست کردن ناهار و پیاز داغ سر گاز هستیم و نه فرزندمان از آن بوسه لذت می‌برد و نه ما آن کار را از سر احساس انجام داده‌ایم اینجاست که به رباتیک بودن زندگیمان و اکثر کارهایمان از روی عادت پی می‌بریم.

و این تمایل به زندگی ربات گونه از آنجا شروع شد که اولین بار لفظ چند‌کارگی برای کامپیوتر شکل گرفت وسیله‌ای که قدرت انجام چند کار را به صورت هم‌زمان دارد و برای انسانی که توان انجام هم‌زمان کارهایش را ندارد بسیار جذاب است اما نکته اینجاست که این هم‌زمانی یک دروغ است و ما فقط به دلیل اینکه از کامپیوتر کند‌تر عمل می‌کنیم دچار این سو تفاهم شده‌ایم وگرنه کامپیوتر هم برای اجرای تک تک برنامه‌ها در هر لحظه فقط توان به اجرا در آوردن یک کار را دارد ولی چون این کارها پشت سر هم و سریع انجام می‌شود ما دچار این توهم شده‌ایم که همه‌ی این کارها هم‌زمان انجام می‌شوند.

پس رمز مهم موفقیت تمرکز روی یک کار است اکثر آدم‌های موفق دنیا روی یک چیز متمرکز بودند شاید بعد از رسیدن به موفقیت کار خود را ارتقا داده باشند و با نیروی انسانی بیشتر به جنبه‌های دیگری از کارشان پرداخته باشند اما در ابتدا خود را درگیر چندین موضوع به طور هم‌زمان نکرده‌اند و فقط و فقط روی یک چیز متمرکز شده اند.

این چند خط بخش کوچکی از کتاب را که تاثیر بیشتری روی من داشت توضیح داد در ادامه سعی می‌کنم مطلب را با چند توصیه مهم و کاربردی تمام کنم:

  • دروغ چند کارگی را برای همیشه از ذهنت پاک کن و باور تمرکز روی یک چیز و رسیدن به موفقیت را به جای آن قرار بده.
  • لیستی از تمام کارهایت تهیه کن لیست بلند بالا و طولانی از هر کاری که تا به امروز فرصت انجامش را نداشتی یا به بدلیل بی حوصلگی و خستگی سراغش نرفتی همه را بنویس؛ سپس نیازهای روزانه‌ات را از آن حذف کن مثلا تهیه غذا، خرید، دوش گرفتن، مطالعه، ورزش و خیلی کارها که در لیست تو هستند و روزانه چه بخواهی و چه نخواهی انجام می‌شوند چون به آنها نیاز‌مندی؛ حالا که لیست کوتاه‌تری داری از بین آنها ۱۰ کار مهم را انتخاب و بقیه را حذف کن؛ شاید مجبور شوی تمرین روزانه ساز دهنی را هم حذف کنی نترس و بی رحمانه فقط حذف کن. بعدا به آن‌ها هم میرسی اما الان فقط یک چیز را می‌خواهی؛ به ترتیب به آنها از یک تا ده نمره بده بر حسب علاقه مندی و یا اهمیت موضوع برای جامعه و یا میزان درآمدی که از ادامه دادن آن به دست می آوری آنقدر این حذف و انتخاب را انجام بده تا به یک چیز برسی. فقط و فقط یک کار و بچسب به همان یک کار خودت و موفق شو 🙂
  • کتاب آن یک چیز را تهیه و مطالعه کن.
به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *