نامهای دیگر به فرزند نداشتهام
بنشین و کلاه بباف. سر آدمهای بدجنس کلاه مهربانی بگذار؛ یکدفعه چنان با تو مهربان میشوند که انگار از ازل ناف مهربانی با آنها گرهخورده است؛ اصلاً رمز کنار آمدن با آنها همین کلاه است.
خودشان هم نمیدانند که چقدر مهرباناند چون محبت ندیدهاند ظالم شدهاند؛ اگر به آنها کمی نمک مهر بپاشی چنان خوشمزه میشوند که حتی میتوانی گازشان بزنی.
من از این کلاهها بهوقت آشتی میبافم تا از جنس مهر خودشان باشد و برای روز مبادا در کمد لباسهایم کنار میگذارم هر بدجنسی چندین کلاه در کمد من دارد که برای طوفان ضروری است کافی است آن را بر سرش بکشم در ثانیهای همهچیز آرام میگیرد.
بافت این کلاه را از مادربزرگم یاد گرفتم به تو میگویم با چه نخی ببافی من خودم بیشتر از این نخها استفاده میکنم:
نخ شربتی نخ خوبی است برای فضاهای سنگین جواب میدهد یک لیوان شربت خنک در ظهر تابستان هر بدجنسی را آرام میکند.
نخ لبخند ریسک بالایی دارد گاهی طوفان شدت میگیرد ولی برای بچه بدجنسها جواب میدهد.
نخ هندوانه هم همینطور سر صحبت را خوب باز میکند.
نخ احوالپرسی همیشه جواب میدهد از حال بدجنسها بپرس و خوب گوش کن؛ آخر هیچکس حال دلشان را نمیپرسد.
نخ آغوش دیگر تیر خلاص توست کلاههای آغوشی همیشه به گریه ختم میشود و تابهحال ندیدم بدجنسی بعد از کلاه آغوشی دیگر بدجنسی کند.
یادت باشد همیشه موجودی کمدت را چک کنی و کلاههای جدید ببافی و آنجا بگذاری مثلاً یادت نرود کلاه عمه اعظم را وقتی دقیقهای مهربان شده و لپ تو را میکشد ببافی چون این اتفاق کم پیش میآید و اگر کلاهش را نبافی و در کمد نگذاری بهوقت طوفان فراموش میکنی که عمه اعظم با تو مهربان بوده و تمام.
و اگر این اتفاق افتاد علف هرز نفرت را هیچ نخ و کلاهی نمیپوشاند نه اینکه نتواند نه بلکه دیگر دلت نمیخواهد هیچ کلاهی ببافی و دلت سنگ میشود.
نترس من برای دلسنگ شدگان هم کلاه بافتهام رازش را بعداً به تو میگویم البته اگر احتیاج داشتی؛ آن کلاهها از نخ آب بافته میشوند.
آخرین دیدگاهها