آسمان تک ستاره شب که وقتی با ذوق به آن مینگرم، دو تا ستارهی دیگر خودشان را نشان میدهند و وقتی آن سه تا را در آغوش چشم میگیرم، پنج تا میشوند و وقتی با حیرت به پنج تا نگاهی دوباره میاندازم و آنها را میشمارم تبدیل به هفت ستاره میشوند و هنگامی که با تمام اشتیاق آن هفت تا را میشمارم نه ستاره میشوند…
من غرق در کم نور و پر نور شدن آنها احساس میکنم هستی به فرمان اشتیاق من شکل میگیرد باز او احساس مرا میفهمد و متوجه تابلو بودنش میشود و سریع و نامحسوس تعداد ستارهها را کم میکند و به شش ستاره کفایت کرده و شکل آسمان را همان لحظه میبندد.
ذوق دیدن ستاره، در آسمان شب آن را برای من انحصاری میسازد؛ پس چطور به طرز شکلگیری دنیای خود شک کنم.
آخرین دیدگاهها